پس از درگیری های نظامی آذربایجان و ارمنستان در منطقه قره باغ و تاحدودی شکست ارمنستان و همچنین سفر اخیر رجب طیب اردوغان به نخجوان و حواشی تجهیز و ارسال سلاح سنگین از باکو به نخجوان و اکنون سقوط جمهوری خودخوانده آرتساخ در محدوده جغرافیایی قره باغ، شنیده شد که در خبرها آمده پس از مخالفت ارمنستان با کریدور زنگزور، اردوغان رئیس جمهور ترکیه از جایگزینی خاک ایران بجای کریدور زنگزور ارمنستان سخن به میان آورده است و حتی موافقت تلویحی ایران را نیز رسانه ای نمود.
با این وجود این موضع مکارانه و مزورانه اردوغان در سیاست منطقه ای چند نکته را در حوزه جنگ های شناختی به ذهن متبادر می کند تا اهداف پشت پرده این سناریو را آشکار نماید:
۱. چنین مواضعی به درد اختلاف افکنی بچه گانه، میان ایران و ارمنستان می خورد که از جمله سناریوهای محتمل ترکیه، آذربایجان و رژیم صهیونیستی است.
۲. انتشار رسانه ای اخبار قبول فرضی چنین پیشنهادی از سوی ایران، می تواند موجب بی اعتمادی و تخریب چهره منطقه ای ایران و سرخوردگی و تضعیف اراده مقاومت در افکار عمومی و جریان مردمی متمایل به ایران در ارمنستان شود.
۳. این موضع، پیام غیرمستقیم و تحریک آمیزی است از سوی ترکیه به دولت و ملت ارمنستان که اگر دیر بجنبید، ایران سهم شما از سود کلان ترانزیت و فرصت آرمانی مشارکت در تحقق هاب انرژی منطقه و امکان همکاری آینده در تجارت جهانی را می رباید. لذا ترکیه انتظار دارد با چنین رویکردی حس رقابت و از دست ندادن فرصت ها در ارمنستان شکست خورده در جنگ قره باغ، تحریک شود و تا حدودی به موافقت اولیه با کریدور مزبور بیاندیشد.
۴. از طرفی جمهوری باکو نیز پس از مواضع مختلف و متعدد خصمانه علیه جمهوری اسلامی و بازی خطرناک در زمین پان ترکیسم و مواجهه علنی و به دور از قواعد همسایگی با ایران، به نظر نمی رسد آمادگی پذیرش مشارکت ایران و یا برای دسترسی به نخجوان محتاج به عبور از خاک ایران باقی بماند.
۵. همچنین اردوغان امید دارد، رد یا قبول این پیشنهاد بتواند موجب طمع ورزی و اختلاف افکنی در برخی جریان ها، احزاب و گروه های سیاسی در ایران و فشار ثانویه آنها بر دولت و حاکمیت جمهوری اسلامی شود که البته با توجه به تجارب گذشته و فراز و نشیب های متعدد پیش آمده در منطقه، بعید به نظر می رسد چنین مانورهای رسانه ای بر قوه عاقله نهادهای تصمیم گیر در نظام تأثیر خاصی داشته باشد.
اما شایان توجه است که ترکیه بانگاه راهبردی و سودای کسب قدرت در منطقه، به دنبال تحقق کریدور تجارت کالا و انرژی تورانی از دریای خزر و شرق آن (چین) تا ترکیه و سپس اروپاست و ماهیت تورانی بودن این کریدور، خط قرمز و به عبارتی برگ برنده این طرح برای تکمیل پازل سیاست راهبردی ترکیه به شمار می رود.
بر همین اساس، طراحان کریدور تورانی و احیای امپراطوری نئوعثمانی به خوبی می دانند به واسطه پذیرش این فرضیه پیشنهادی از سوی ایران، حلقه وصل ایرانی در سلطه ترکیه بر مسیر ترانزیتی تورانی و در تأمین منافع سیاسی،امنیتی و اقتصادی ناتو و رژیم صهیونیستی اختلال جدی ایجاد خواهد کرد.
علاوه بر این، رژیم صهیونیستی به عنوان ضلع سوم ائتلاف با ترکیه و آذربایجان، با رویه تبلیغی ایران هراسی همیشگی خود، اجازه ورود و همکاری ایران و نزدیکی آن به آذربایجان و ترسیم منافع مشترک در مسیر ترانزیتی جدید و ابطال طرح قبلی که قابلیت دور زدن ایران در ترانزیت شرق به غرب را دارد، نخواهد داد.
بنابراین به نظر می رسد با وجود موضع اردوغان در استفاده احتمالی از خاک ایران به جای کریدور زنگزور، صرفا مصرف تبلیغاتی و نمایشی برای دولت ترکیه داشته و برای اختلاف افکنی در خط مقاومت مردمی ارمنستان و تحریک آنان بوده و نمی تواند منافع سیاسی، امنیتی و قومیتی ترکیه را تأمین نماید.
ارسال نظرات